وای که چقدر من خوبم 1

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : بپ گپو
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1399
نظرات

اصن اوضاعیه ها. تا این حد؟ مگه میشه؟ همینجور خصوصیات مثبت و فضایل اخلاقی و فضولات حیوانیه که ازم سر میزنه همش. چه طوریه که اینطوریه؟ قبلا همش اعتقاد داشتم که باید با ملت گمراه صحبت کرد، نصیحتشون کرد و از راهنمایی های ارزشمند خود اونا رو مستفیظ نمود. الان میبینم که همچین نیازی هم به ای کار نین خالو. خود اعمال و رفتار و کارهام خودش مستقیم و سر راست منبع ارشاده برا جوونای گمراه منحرف. یعنه قبلا ملت ازم نصیحت میخواستن، منم دو ساعت براشون خطبه عشق و موعظه انگیزشی می خوندم. نگو که اصن لازم هم نبوده. اونا کافی بود به کلکسیون رفتارهای کامل و ناب این مدل اخلاقی زنده و حاضر نگاه میکردن و تمام.

بعضیا با بودن و حضور خالی خودشون، بهترین درسهای زندگی رو مفت و مجانی به خدمت خلق عرضه میدارن. کیا؟ نمیدونم که. کلا خواستم بگم هنوز یه همچین اولیا الله هایی توی نظام خلقت نقش آفرینی میکنن. باشد که جوونای کم اراده و سست، قدردان باشن. بشناسنشون، و بشناسوننشون. خود لبخندام کافیه برا تزریق روحیه به اجتماع افسرده.

قرار بود همه ماسک بزننا. استثنا هم نداریم. من نفسم تنگه و من سرم گیج میره، من قبلا گرفتم و اینا، همش بهونه س. داشتم با ماسک خودم راه میرفتم یه جایی، نمونه و اُسوه حسنه بودن مگه چیه؟ همیناس دیگه. یهو یه جایی، یه جوونی رو دیدم بدون ماسک وسط کوچه خالی. استغفرالله.

اسوه بودن و عبرت آموزی اینه ها. اونو نگه داشتم با لحن آموزنده همیشگی خودم عنوان کردم که: کجا؟ کجا؟ کجا؟ وووست. پ کو ماسک؟ مگه نافهمی باید پُپرُپتُکپُل بهداشتی رعایت بشت؟ مسئولیت پذیریت کیان؟ زشت خو نادونی همه ماسک نزدن تو بیخیالی، منحرف؟

اصن نذاشتم لب بزنه. همش ارشادش کردم جوری که تا عمر داره عمراً اگه یادش بره. عمیق و کاری بود اون ضربه. بیچاره سرخ شد، شرمنده شد، عرق کرد، به مِن مِن افتاد. شما لذت رو تو چی میبینین؟ من که اونجا اوج لذت رو بردم. جوون مردم یه نکته رو اساسی یاد گرفت، که بدون ماسک نیاد بیرون، انبوه ویروسهایی رو که قطعاً داره رو توزیع نکنه بین اقشار مردم. چی؟ از کجا معلوم ویروس داشت؟ اصن تابلو بود آلوده بود. چی؟ تو کوچه که هیچکی نبود؟ خو نباشه. حساب حساب، دادا خواهر. قانون همینه و منم مامور خودگماشته و باحال نظارت و تذکر. عجیبه که بهونه آورد که فقط اومدم تا سر کوچه ببینم دکن وازه یا نه. همش فکرای اینجوری. همش بهونه های واهی. داری ویروس پخش می کنی ها. میخای کسی چیزی بهت نگه. نخیر آقا. ما هستیم و تا آخرین ذره وجود نازنین مون رو در راه پاسداشت سلامت جامعه و پیروی از پُتُکُرپُتُل های بهداشتی فداکاری شده است صلوات.

می دونی آخرین باری که نوک دماغ قلمیم تو جامعه رویت شده کی بود؟ قلمی یا نقّاله ای زیاد فرق نمی کنه. مهم ذات هدفه. داریم به سالگردش نزدیک میشیم کم کم. بس که همش ماسک زدم، الان که اونو در میارم، جای خط آفتاب سوختگی دور چشام معلومه. شبیه پاندام کم و بیش، منتها پاندا نازه من تو فاز.

این یک نمونه کوچولو بود از ذره ای ریز از اقیانوس وسیع باحالی من. من سراپام همینه. داره مث مکینه هووی، خصلت ناب پمپاژ می کنه تو جامعه. شاید برا بعضی ناباورها سوال باشه که پس چی شده که دیگه الان ماسک نمی پوشم. می دونن اما می پرسن، چه سوال خنده داری. خو من که ویروسه رو گرفتمش. بله، ادعاها همش پوچ بود. معتادها هم می گیرن. شدنیه. گرفتمش و مث خرس گوریزلی اونو شکستش دادم. خود همین میتونه الگو باشه برا جامعه. که همه بدونن میشه شکستش داد. این ماسک نپوشیدن، اون ماسک نپوشیدن نیست که. این ماسک نپوشیدن نشانه پیروزیه. مردمی که شاهد این نوع ماسک نپوشیدن هستن، خود به خود روحیه و انگیزه می گیرن. دیگه به نشانه این موفقیت تحسین برانگیز، ماسک یه بار مصرفم رو بوسیدم گذاشتم بری یخچال، واسه مواقع ضروری و استفاده های احتمالی در آینده. میگن یه بار مصرفه. دروغه. خودم پنجاه بار بیشتره ازش استفاده می کنم، آخ نگفته. فقط اگه خواستین بعد از بیست بار استفاده، اونو بشورید، همینجوری نندازید تو لباسشویی. بذارید تو جیب یه شلوار، اینجوری توی لباسشویی آسیبی بهش وارد نمیشه. پس خودتون ببینین الگوی صحیح مصرف رو و درس بگیرید.

بدون ماسک میرم مسجد، بعضیا چپ چپ نگاه اکنن. هی میخام بگم چه مرگتونه زل زدین، ولی الگوی حسنه بودن اجازه نمیده وجهه خودمو خراب کنم و چیزی بگم. خو من گرفتم، تموم شد رفت. باز میخان ماسک بپوشم؟ آخه چرا؟ اونایی که گرفتن و شکستش دادن معافن. همینو هم نمی دونن و باید بهشون بگی. باید اصن یه مدال افتخاری، نشانه ی قدرتی، آرم لیاقتی، چیزی بدن به ما بچسبونیم به پیشونی. اینکه کم الکی نیست که، کلاً سراپا الکیه. 

باشد که شعور از دست رفته را بازیابم.


تعداد بازدید از این مطلب: 239
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود